یک دانه اشک است روان بر رخ زرین!

ساخت وبلاگ
گاهی اوقات اون قدر از دستت نازاخت می شم که ... دلم می خواد سرت داد بزنم... اما با تمام قوا اون لحظه ازت فرار می کنم... چون نمی خوام ناراحتت کنم... آخه من... دوستـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دارم... اما تو اینو هیچ وقت نمی فهمی!!!هیچ وقت!!! یک دانه اشک است روان بر رخ زرین!...
ما را در سایت یک دانه اشک است روان بر رخ زرین! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : naslenoor بازدید : 85 تاريخ : دوشنبه 5 دی 1401 ساعت: 20:07

نه پایانی ندارد... آه کشیدن هایم... تنهایی هایم... تو هم ساز خودرا میزنی... همه تان مثل همیشه دفنم می کنید... زیر خروارها خودخواهی ... خروارها مصیبت... ...آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآه...آهی از ته دل... خدایا به فریادم برس... تویی که فقط منتهای آمالم هستی... کاش این را زودتر می فهمیدم...ای کاش... بهای گرانی پرداختم تا بفهمم ... هیچ به اندازه تو نمی ارزد... و حال من مانده ام و ابهام... یک دانه اشک است روان بر رخ زرین!...
ما را در سایت یک دانه اشک است روان بر رخ زرین! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : naslenoor بازدید : 85 تاريخ : دوشنبه 5 دی 1401 ساعت: 20:07

اصلا تو چه قسمتی از من را می خواهی؟؟؟؟؟ هان؟؟؟؟ من ک همه ات را خواسته ام... و همه ام را تسلیم تو کرده ام... پس چرا...چرا؟؟؟ یک دانه اشک است روان بر رخ زرین!...
ما را در سایت یک دانه اشک است روان بر رخ زرین! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : naslenoor بازدید : 84 تاريخ : دوشنبه 5 دی 1401 ساعت: 20:07

به تو گفتم دلي پر زدرد دارم... به تو گفتم دو چشم خونبار دارم !!! گفتم مي خواهم با تو عاشقي کنم... به من توجه کن که به توجهت سخت نيازمندم... عاشقانه هايم را برايت نوشتم ... خواندم... در گوشت زمزمه کردم... اما خيلي وقت ها جواب آن همه عاشقانه ها... حداکثر يک جمله بود... هر چه گفتم بي اعتنا مباش من سخت نيازمند توجهم... گفتي من که مي گويم دوستت دارم !!!! اما گفتن کجا و عمـــــــــل کجا!!!! هرچه ميلت خواست نه نگفتم!!! اما ديگر از بي اعنتناييهايت خسته شده ام !!! یک دانه اشک است روان بر رخ زرین!...
ما را در سایت یک دانه اشک است روان بر رخ زرین! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : naslenoor بازدید : 84 تاريخ : دوشنبه 5 دی 1401 ساعت: 20:07

سلام دریای بیکران... سلام خورشید سوزان... سلام دستهای پر ازمهرومحبت!!!! من از بیابان میایم... تشنه ام!!! من از عمق شب میایم.. سردم..!!! من از تنهایی های سردوبدون محبت میایم... محبت چیییییست؟؟؟ ازبی توجهی هاوکزکردن های شبانه ام آمده ام... راستی ببینم توجه کردن یعنی چه؟؟؟ از گریه ها و سوزهای شبانه وآه...آآآآآآآآآآآآآآآه چه بگویم!!!! تو بیا لطفی کن!!!! سیرابم کن ... گرمم کن..تنم را بسوزان!!!! عاشق شو ...عاشم کن!!! به من توجه کن... یک دانه اشک است روان بر رخ زرین!...
ما را در سایت یک دانه اشک است روان بر رخ زرین! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : naslenoor بازدید : 77 تاريخ : دوشنبه 5 دی 1401 ساعت: 20:07

این زندگی با من چه کرد؟؟؟!!! این پدرومادر این افکار مشوش این لحظات سخت با من چکار میکنن من توو زندگیم ریسکای زیادی کردم برای به دست آوردن آرامشی که برای من مقدر نشده انگار همیشه خدا یه جای این کارم باید بلنگه تا چند روز پیش حداقل شبا یه کم بی کیفیت میخوابیدم مثل اینکه از اونم دارم محروم میشم با این وضعیت من زنده نمیمونم خیلی یک دانه اشک است روان بر رخ زرین!...
ما را در سایت یک دانه اشک است روان بر رخ زرین! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : naslenoor بازدید : 79 تاريخ : دوشنبه 5 دی 1401 ساعت: 20:07

طرف لاغره خوش تیپه ماشین خوب داره خونه خوب داره خونواده خوب داره ۳ برابر من غذا میخوره ۱ گرم هم به وزنش اضافه نمیشه...!!! خدا روشکر ما اضافه وزن داریم ماشین قسطی سوار میشیم خونه نداریم میریم رژیم بگیریم ورزش کنیم میچلونیم کم میشه ۱۰۰ گرم !!! ۵۰۰ هزارتومن میزاریم ارز دیجیتال باور کنید میشه ۹۰ میلیون نمیفروشیم میشه ۳۵ میلیون و اونم سرمون کلاه میزارن از دستمون میره راه به راه سرمون کلاه میزارن پولمونو میگیرن بعد همون کلاه بردارایی که از ما گرفتن کلی به بقیه یک دانه اشک است روان بر رخ زرین!...
ما را در سایت یک دانه اشک است روان بر رخ زرین! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : naslenoor بازدید : 77 تاريخ : دوشنبه 5 دی 1401 ساعت: 20:07

حقیقتا پارادوکس های بیشمار ذهنی من مثل پست قبلی تمومی نداره... خیلی تلاش میکنم چشم انداز زندگیمو عوض کنم اما... اونقدرا جواب نمیده... یک دانه اشک است روان بر رخ زرین!...
ما را در سایت یک دانه اشک است روان بر رخ زرین! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : naslenoor بازدید : 103 تاريخ : دوشنبه 5 دی 1401 ساعت: 20:07

یک کلام ما خوردیم به خنس روزگار نسل من خورد به بد بختی، ما که اومدیم همه شدن نالان و بد بخت بیچاره فلک زده!!!!!! و اونوقت اونوقت قدیمیا هی به ما بگن زمان ما که هیچی نبود... انگار زمان ما چی هست؟؟؟!!!! زمونه ما مثل یه عروسک خوشگل توخالیه فوتش کنی میفته!!! House of cards یک دانه اشک است روان بر رخ زرین!...
ما را در سایت یک دانه اشک است روان بر رخ زرین! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : naslenoor بازدید : 84 تاريخ : دوشنبه 5 دی 1401 ساعت: 20:07

این یک غر از جنس زنانه نیست یک غرزنانه ساده ست یعنی یک غرزدن ساده ست ذهن جنسی(ی آخر اشتباها تایپ شد ولی بد نشد) زده مضخرف ما ذهن مشوش اصلا به من چه من گیر خودمم اومدم غر خودمو بزنم امروز پیش مشاورم بودم راجع به خواسته هام صحبت میکردم بهش میگم من یه معلم زبان دارم، حالا الان تایم جفتمون خیلی پره، هر وقت اون وقت داره من ندارم و بالعکس!!! خانمم میگه بهش بگو حالا الان من شرایطم خاصه یه اولویتی برام بزار، این جور حرفا با ذهنیت درب و داغون اینجانب مطلقا سازگاری یک دانه اشک است روان بر رخ زرین!...
ما را در سایت یک دانه اشک است روان بر رخ زرین! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : naslenoor بازدید : 90 تاريخ : دوشنبه 5 دی 1401 ساعت: 20:07